زندگی درد است گاهی، زنده ای

حدود یک ماه پیش، درد پوستی ناشی از اگزما (اطراف چشم) امانم را بریده و خواب را بر چشمانم حرام کرده بود، با خود مرتب تکرار می کردم «زندگی درد است، درد است زندگی» به نظرم آمد تمام زندگی درد نیست بنابراین تبدیل شد به «زندگی درد است گاهی زندگی» … با خود گفتم درد کشیدن هم نشانی از زندگی است وگرنه مرده ها که دردی احساس نمی کنند پس مصراع اول دوباره تغییر پیدا کرد:

زندگی درد است گاهی، زنده ای

و مصراع اول را اول را که شکار کنی بقیه شعر خودش می آید:

ادامه خواندن “زندگی درد است گاهی، زنده ای”