متناسب بودن اختیار و پاسخگویی(مسئولیت) افراد بسیار حائز اهمیت است. این تناسب نه تنها جنبه سیاسی و مدیریتی دارد بلکه یک موضوع دینی است؛ خداوند به انسان ها آزادی و اختیار داده است و هر انسان به اندازه وسعش تکلیف نموده و باید نسبت به تکلیف پاسخگو باشد (لا یکلف الله نفسا الا وسعها) و در شرع این موضوع رعایت شده است.
بنابراین نمی توان انتظار داشت صد درصد مسئولیت یک کار برعهده شخصی باشد که هیچگونه حق تصمیم گیری و اختیار در آن ندارد. نمونه بارز این تناقض در برخی سازمان ها و ادارات ممکن است پیش بیاید و ناشی از دخالت دائمی رئیس سازمان یا اداره در حدود اختیارات زیرمجموعه اش است و این مسئله ۱۸۰ درجه با بحث تفویض اختیار و افزایش اختیارات زیرمجوعه تفاوت دارد.
طبیعتاً در ادارات و نهادهایی که چنین اشکالی وجود دارد کارها قفل می شود و میزان رضایتمندی کارمند و ارباب رجوع از کار و خدمت به شدت کاهش خواهد یافت.
مسئولین لازم است در این خصوص نیز از شیوه عمل رهبر معظم انقلاب الگو بگیرند. بعنوان نمونه، در دیدار جمعی از دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور و نمایندگان تشکلهای دانشجویی با امام خامنه ای، ایشان «به سؤال یکی از دانشجویان اشاره کردند که پرسیده بود آیا مواضع سیاسی افراد و دانشجویان و تشکل های دانشجویی باید منطبق با نظرات رهبری باشد؟ و گفتند: خیر، این تصور صحیحی نیست که مواضع آحاد مردم از جمله دانشجویان که جزو قشرهای پیشرو هستند، باید الگو گرفته و برگردان نظرات رهبری باشد. نباید اینگونه تصور شود که همه باید منتظر بمانند تا رهبری، ابتدا موضع خود را درباره یک شخص و یا یک سیاست اتخاذ کند و بقیه بر همان اساس موضعگیری کنند. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این روش کارها را قفل خواهد کرد.
البته اگر در زمینهای نظری از جانب رهبری بیان شود، ممکن است این نظر، در تشخیص کسانی که به رهبری حسن ظن دارند، مؤثر باشد اما این به معنای ساقط شدن نظر دیگران نیست.» (منبع: عصر ایران)
ریشه یابی مشکل
دخالت مافوق در حدود اختیارات مادون می تواند ناشی از علل گوناگون باشد:
* عدم اعتماد کافی به کارایی زیرمجوعه.
* ترس از عواقب تصمیمات زیرمجموعه و لزوم پاسخگویی به بالادست.
* خودکامگی، خودبرتر بینی، صاحب نظر دانستن خود در تمام امور و دیکتاتوری اداری.
* ترس از درخشش زیرمجموعه و کنار رفتن مافوق و ارتقای مادون که منجر به از بین بردن فرصت رشد و شکوفایی زیرمجموعه می شود.
* و …
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید…
وجود چنین مواردی در یک نظام اداری اگرچه انگشت شمار باشد، نشان از بیماری آن سیستم اداری دارد و قبل از سرایت آن به کل کالبد نظام اداری نیاز به معالجه دارد.
در یک سیستم اداری سالم که در آن ارتقای شغلی نیاز به طی روند طبیعی و بر اساس قابلیت ها، توانمندی ها و کارایی پرسنل دارد، احتمال بروز چنین مشکلی نزدیک به صفر است. این مشکلات بیشتر در سیستم هایی رخ می دهد که نظام ارتقا در آن دچار نقص است و برخی به اصطلاح یک شبه ره صد ساله را طی می کنند.
طبیب حکیم سردرد را علاج نمی کند، بلکه می داند سردرد ناشی از علل گوناگون است و پس از درمان علت، معلول (سردرد) خودبه خود درست می شود. اما گاهی پیش می آید شخص بی حکمت به جای رفع علت به از بین بردن نشانه می پردازد (ارائه قرص برای تسکین سردرد) و علت را به حال خود رها می کند. پر واضح است این روند همزمان دو مسیر را طی می کند: ۱- رشد بیماری (علت) ۲- افزایش میزان مسکن (برای از بین بردن معلول) و نهابتاٌ به زمین گیر شدن شخص منجر می شود.
بنابراین لازم است به جای مقابله با معلول ها و نشانه های بیماری و بسنده کردن به ارائه تسکین های موقت، بصورت ریشه ای و با علت ها مواجه شد و یک بار برای همیشه مشکل را حل نمود.
چه باید کرد؟
ضرورتی ندارد سالها وقت صرف «چه باید کرد؟» بکنیم . بسیاری از افراد قادرند یک راهکار کوچک و حداقلی در این خصوص ارائه دهند. هر راهکار کوچک بسان یک قدم برای حل مشکل است و هیچکس انتظار ندارد با یک قدم به مقصد برسد اما همه می دانند برای رسیدن به مقصد باید گام به گام و قدم به قدم پیش رفت بنابراین لازم است به چیزهایی که می دانیم عمل کنیم در ادامه مسیر چیزهایی که نمی دانیم را نیز خواهیم دانست. (عبارات بولد شده در خصوص مسائل شرعی از آیت الله بهجت نقل شده است و قطعاً در این مورد نیز کاربرد دارد)
مهدی کمالی
۲۵ تیر ۹۷
پیوند به بیرون:
۲- به آنچه مي دانيد عمل كنيد (سخنراني عارف كامل آيت الله بهجت(ره) درباره ضرورت عمل به دانسته ها )
خیلی خوب. یکی از نکات واقعا قابل توجه که در ریشه یابی ذکر شد، میاله دخالت مدیریت ارشد در اختیارات می باشد.مدیران باید دقت بیشتری به این مهم داشته باشند.
بسیار عالی.
در ممیزی های ایزو بسیار قابل رویت است که تفاوت بین مسئولیت و احتیار توسط ممیزی شونده درک نشده نشده است.